اختلال وسواس فکری عملی یا OCD یک اختلال تشویشی است که افراد اغلب بدون آگاهی و با داشتن افکار، احساسات، تصاویر ذهنی و تصورات تکراری (اختلال وسواس)، دست به انجام کار ها و رفتار های تکراری می زنند.
این رفتار های تکراری در حقیقت پاسخی به این افکار و تصورات وسواسی می باشند.
در اغلب مواقع افراد به این دلیل رفتار های تکراری از خود نشان می دهند که می خواهند از شر افکار و احساسات وسواسی خود رها شوند.
اما با این رفتار آزاد دهنده شان فقط برای مدت کوتاهی آرامش پیدا می کند.
از طرفی دیگر نیز اگر این رفتار ها را انجام ندهند، اضطراب شان بیشتر می شود.
سطح ابتلا به وسواس فکری عملی در افراد مختلف، از خفیف تا شدید متفاوت می باشد.
اما اگر OCD درمان نشود، باعث محدود کردن توانایی تحرک فرد شده و فعالیت او را در محیط مدرسه یا محل کار تحت تاثیر قرار می دهد و باعث بروز مشکلات بیشتری می شود.
گستردگی وسواس فکری عملی
اختلال وسواس فکری عملی حدودا ۲٫۲ میلیون نفر از آمریکایی را به خود مبتلا کرده است و اغلب با دیگر انواع اضطراب ها، افسردگی ها و اختلالات غذا خوردن همراه می باشد.
شیوع این بیماری در زنان و مردان به یک اندازه است و می تواند در سنین کودکی، بزرگسالی و حتی اوایل میانسالی نیز آغاز شود.
یک سوم از افرادی که به وسواس فکری عملی مبتلا هستند، علائم بیماری شان از کودکی آغاز شده است.
تحقیقات نشان داده است که وسواس فکری عملی می تواند در خانواده و بستگان نزدیک نیز شیوع پیدا کند.
اگرچه علائم وسواس فکری عملی معمولا در سنین جوانی و بزرگسالی پیشرفت می کنند، اما تحقیقات نشان داده اند که:
حداقل ۱ سوم از افراد مبتلا به وسواس فکری عملی بیماری شان از کودکی آغاز می شود که حتی سطوح اولیه ی بیماری در کودکان نیز می تواند بسیار شدید باشد
همچنین شایان ذکر است که کودکانی که به این اختلال دچار می شوند، باید سریعا مورد توجه و درمان قرار بگیرند
زیرا این بیماری اگر درمان نشود باعث از دست دادن شانس های بزرگ زندگی خواهد شد.
علائم وسواس فکری عملی – ویژگی های افراد مبتلا به وسواس فکری عملی
- معمولا درمورد مسائل و موضوعات مختلف، افکار و تصویر سازی های متفاوتی از خود نشان می دهند و به طرز وسواس گونه ای به تمیزی و مرتب بودن اهمیت می دهند. از آلوردگی، خاک، کثیفی و احساس مزاحمت بیزار هستند. این افراد همچنین از تصور این که شخص مورد علاقه شان آسیب ببیند می ترسند و از انجام اعمال جنسی و کار هایی که با باور های مذهبی شان مغایرت داشته باشد به شدت دوری می کنند.
- انجام رفتار های تکراری و تفکرات مزاحم مانند شستن مداوم دست ها، قفل کردن و چک کردن در ها برای چندین مرتبه، تکرار شمارش چیزهای مختلف، انبار کردن وسایل غیر ضروری، و یا تکرار کردن یک کار بار ها و بار ها.
- انجام اعمال وسواسی و تکراری که اغلب خارج از کنترل فرد هستند، اما بر اساس یک الگوی خاصی مدام تکرار می شوند.
- علاقه ای به شرکت درفعالیت ها و تشریفات مذهبی ندارند اما برای آرام کردن تشویش های ذهنی شان کار های خاصی انجام می دهند.
- حداقل یک ساعت در روز را صرف فکر کردن می کنند که همین مسئله باعث اضطراب بیشتر آن ها می شود.
خصوصیات وسواس فکری چیست؟
ایده ها و افکار تکراری و مزاحم، و تصویر سازی های پی در پی و تکراری معمولا در بیماران مبتلا به وسواس فکری عملی بسیار دیده می شود.
داشتن ترس های پارانوئیدی، ترس و نگرانی مداوم از آلوده شدن و نیاز مبرم به انجام کار ها به کامل ترین و بهترین شکل ممکن، نیز از دیگر علائم وسواس گونه ی این بیماران می باشند.
این افراد مدام افکار مخربی را در ذهن شان تکرار می کنند -مثلا دائما فکر می کنند که ظرف ها کثیف هستند و همه چیز آلوده است.
این افکار باعث می شود که بار ها و بار ها یک چیز را بشویند.
بیماران مبتلا به وسواس فکری عملی دائما فکر می کنند که در ها را قفل نکرده اند و یا تصور می کنند که زیر نامه ی مهمی را مهر نکرده اند.
این توهمات، ناخوشایند و تخریب گر هستند و باعث احساس اضطراب در فرد می شوند.
از دیگر رفتار های وسواسی می توان به ترس از آسیب دیدن و یا آسیب رساندن به دیگران و یا اشتباه در انجام اعمال مذهبی و افکار جنسی اشاره کرد.
وسواس عملی
اکثر افراد مبتلا به وسواس فکری عملی در پاسخ به وسواس هایشان، از خود رفتار های تکراری و یا به عبارتی وسواس گونه نشان می دهند.
از جمله رایج ترین این رفتار های وسواسی می توان به چیدن هر چیزی به ترتیب و منظم، چک کردن مداوم، و شستن زیاد اشاره کرد.
دیگر رفتار های وسواسی شامل مرتب کردن دوباره، شمارش چند باره (که با چک کردن و ققل کردن مجدد چیز ها همراه است).
تکرار ذهنی عبارات، نوشتن لیست برای هر چیز و دوری از برخی مسائل عادی زندگی می باشند
این رفتار ها معمولا در جهت دور کردن افراد از آسیب انجام می شوند.
برخی از افراد مبتلا به وسواس فکری عملی نیز در انجام آیین مذهبی شان وسواس به خرج می دهند.
OCD چیست ؟
انجام چند باره ی این اعمال به یک شکل تکراری باعث احساس رضایت و آرامش در این افراد می شود و این گونه می توانند اضطراب و تشویش شان را کنترل کنند- اما این تسکین مقطعی است.
افراد مبتلا به وسواس فکری عملی از نظر درک درونی بیماری شان، متفاوت هستند.
گاهی برخی افراد بیمار می توانند رفتار های وسواسی شان را شناسایی کنند و بفهمند که کار هایشان غیر منطقی هستند.
با این حال، گاهی ممکن است که درمورد ترس ها و نگرانی های وسواسی شان مطمئن نباشند و در یک زمان دیگر اطمینان دارند که ترس شان منطقی است.
بسیاری از افرادی که به OCD مبتلا هستند، معمولا با افکار و رفتار های مزاحم و وسواسی شان درگیر می باشند.
بسیاری از افراد بیمار، می توانند در طول ساعاتی که در مدرسه و یا محل کار هستند، این رفتار ها و علائم بیماری شان را کنترل کنند
اما گاهی این توانایی کنترل در آن ها تضعیف می شود و رفتار های وسواسی شان چنان شدید می شوند که انجام اعمال مذهبی و کنترل روابط را غیر ممکن می سازد.
تا جایی که فرد استقلال مالی اش را نیز از دست می دهد.
این مقطع از بیماری در افراد مختلف، بسیار متفاوت است.
علائم بیماری مدتی ظاهر و نا پدید، خفیف و شدید و حتی گاهی غیر قابل کنترل می شوند.
اگر وسواس فکری عملی شدید تر شود، باعث می شود فرد نتواند کار و حرفه اش و حتی کار های عادی خانه را انجام دهد.
افراد مبتلا به وسواس فکری عملی می توانند با اجتناب از قرار گرفتن در موقعیت هایی که علائم بیماری شان را تشدید می کنند، به خود کمک کنند.
این افراد گاهی ممکن است برای رهایی از این تشویش ها، اضطراب و ترس ها، به سمت مواد مخدر بروند.
علل وسواس فکری عملی
فاکتور های بیولوژیکی بسیاری در ایجاد OCD موثر هستند.
این حقیقت که بیماران مبتلا به وسواس فکری عملی به برخی دارو ها واکنش مثبتی نشان می دهند.
همچنین بر روی هورمون سروتونین شان تاثیر می گذارد، نشان داده است که این بیماری در حقیقت اساس عصبی زیستی دارد.
همچنین درصد زیادی از این بیماری در افرادی که بستگان درجه اولشان وسواس فکری عملی داشته اند، دیده شده است.
بیماری وسواس فکری عملی به تاثیراتی که در کودکی فرد وجود داشته است، ارتباط چندانی ندارد، بلکه تا حد زیادی به احساس تمیزی ربط دارد که فرد مبتلا، برای تسکین افکارش این کار را انجام می دهد
البته این تمیزی و وسواسی خطرناک و غیر منطقی است.
تحقیقات برای یافتن علل بیماری وسواس فکری عملی اکنون بر روی فاکتور های عصبی زیستی و تاثیرات طبیعت و فرایند های شناختی فرد تاکید دارند.
سوء استفاده ی فیزیکی و جنسی در کودکی و دیگر حوادث آزار دهنده در زندگی با پیشرفت وسواس فکری عملی رابطه ی مستقیمی دارند.
همچنین نظریه ای مبنی بر ارتباط وسواس فکری عملی با رابطه ی بین رفتار و محیط نیز وجود دارد که با توصیفات بیولوژیکی سازگار نیست.
اختلال وسواس فکری عملی در اغلب موارد با افسردگی، اختلالات غذا خوردن، اعتیاد و اختلالات شخصیتی، اختلال کمبود توجه و دیگر اختلالات تشویشی همراه می باشد.
اختلالات همبستگی نیز می تواند OCD را هم در مرحله ی تشخیص و هم درمان سخت تر کند.
علائم OCD گاهی در دیگر اختلالات عصبی زیستی نیز دیده می شوند.
میزان بالایی از شیوع اختلال وسواس فکری عملی در بیماران مبتلا به سندرم تورت و بیماری هایی که دارای رفتار ها و صدا های ناخواسته هستند، نیز دیده شده است.
محققان اخیرا فرضیه ای ارائه داده اند که می گویند یک رابطه ای بین وسواس فکری عملی و اختلال تیک عصبی نیز وجود دارد.
بیماری های مرتبط با وسواس فکری عملی
دیگر بیماری هایی که ممکن است با وسواس فکری عملی در ارتباط باشند.
شامل
- رفتارهای تسخیری (احساس مالکیت زیاد و عدم توانایی تقسیم کردن هر چیزی)
- trichotillomania یا وسواس مو کنی (افرادی که دائما موی سر، مژه ها، ابرو ها و یا دیگر موهای بدن شان را می کنند)
- اختلال اندام تناسلی (افرادی که به طرز اغراق آمیزی نسبت به اندام های خود توهم دارند)
- هیپوکوندریازیس (ترس از بیماری و بیمار شدن)
می باشند.
محققان درحال کشف طیفی از اختلالات OCD هستند که ممکن است با برخی از اصول زیست شناسی و روانشناسی مشترک باشد.
البته این مسئله هنوز نا شناخته باقی مانده است و مشخص نیست که آیا دیگر اختلالات –مانند وسواس مو کنی، اختلال اندام تناسلی و هیپوکوندریازیس، می تواند بر روی ابتلا به OCD تاثیر داشته باشند یا خیر.
فردی که به OCD مبتلا است، رفتار های وسواسی عملی از خود نشان می دهد که این رفتان ها به قدری جدی هستند که زندگی روزانه اش را تحت تاثیر قرار می دهد.
افراد مبتلا به این اختلال را نباید با بیماران وسواسی اشتباه بگیریم.
زیرا این بیماران فقط به تمیزی و ترتیب و نظم کارهایشان اهمیت بسیار زیادی می دهند.
اما بیماران مبتلا به OCD رفتار های وسواس گونه شان را در جواب به افکار اضطراب آورشان انجام می دهند.
درمان وسواس فکری عملی
تحقیقات روانشناسی بالینی و حیوانی که توسط NIMH و دیگر موسسان علمی انجام شده است.
اطلاعاتی مبنی بر درمان OCD با دارو و رفتار درمانی را ارائه داده اند، که می توانند برای درمان این بیماری مفید واقع شوند.
با این که هم روش دارویی و هم رفتار درمانی نتایج خوبی را به همراه دارند.
اما محققان می گویند که اگر بخواهیم پیشرفت چیشمگیری در درمان و بهبودی بیماران وسواس فکری عملی مشاهده کنیم، باید هم از رفتار درمانی و هم دارو درمانی با هم استفاده کنیم.
بیماران ابتدا باید در یک مقطع خاصی دارو مصرف کنند تا بتوانند علائم بیماری شان را کنترل کنند و سپس تحت رفتار درمانی قرار بگیرند. این جلسات درمانی متناسب با خود بیمار و شرایطش تنظیم می شوند
دارو درمانی در وسواس فکری عملی
تحقیقات بالینی در چند سال اخیر نشان داده اند که داروهایی که بر روی هورمون های سروتونین انسان اثر می گذارند می توانند به طرز چشمگیری علائم بیماری OCD را کاهش دهند.
اولین داروی مهار کننده ی سروتونین (SRIs) برای درمان بیماری OCD داروی ضد افسردگی کلومیپرامین (آنافرانیل) است.
دیگر دارو هایی که توسط موسسه ی غذا و دارو تایید شده اند شامل citalopram (Celexa), flouxetine (Prozac), fluvoxamine (Luvox), paroxetine (Paxil), و sertraline) Zoloft). می باشند.
بررسی های بسیار زیادی نشان داده اند که بیش از ۳ چهارم از بیماران مبتلا به وسواس فکری عملی با استفاده از این دارو ها بهبود پیدا کرده اند.
همچنین حدودا نیمی از بیماران نیز علائم وسواسی عملی بیماری شان بهبود پیدا کرده است.
پس از مصرف این دارو ها، نتیجه تا ۳ هفته یا بیشتر مشاهده می شود.
اگر بیمار نسبت به هیچ یک از این درمان ها واکنش مثبتی نشان نداد و یا عوارض جانبی غیرمنتظره ای در وی ایجاد شد، بهتر است از دیگر انواع SRI استفاده شود تا شاید نتیجه بهتری داشته باشد.
برای بیمارانی که بطور مقطعی به دارو ها واکنش مثبت می دهند، نیز نظریاتی ارائه شده است.
این نظریات حاکی از آن اند که بیمار ابتدا باید SRI مصرف شود و سپس دیگر انواع دارو های مرتبط استفاده کند.
با این که داروها می توانند به کنترل علائم بیماری فرد کمک کنند اما اغلب اگر کنار گذاشته شوند، بیماری مجددا عود می کند.
رفتار درمانی برای درمان وسواس فکری عملی
رفتار درمانی شناختی یا CBT یکی از روش های درمانی روانکاوی است که برای درمان اختلال وسواس فکری عملی بسیار مفید می باشد.
روش درمانی CBT برای کاهش علائم اضطراب های فکری و وسواس های فرد بیمار استفاده می شود.
اگر CBT و درمان دارویی با یکدیگر و همزمان انجام شوند، بیمار سریع تر بهبود پیدا خواهد کرد.
یکی از رویکرد های خاص رفتار درمانی که “مداخلات محرک و پاسخی” نامیده می شود برای درمان بسیاری از بیماران OCD بسیار موثر می باشد.
در این رویکرد، بیمار را بطور آگاهانه و داوطلبانه در معرض افکار و چیز هایی که از آن ها واهمه دارد، قرار می دهند -یا به صورت مستقیم یا با تصور کردن.
در همان زمان، درمانگر و در صورت امکان دیگر بیمارانی که در جلسه ی روان درمانی او حضور دارند، وارد کار می شوند و او را تشویق می کنند تا از انجام اعمال وسواسی و بیمار گونه اش دست بردارد.
مثلا برای برطرف کردن عادت وسواس گونه ی شستن دست ها، بیمار را تشویق می کنند تا به اشیائی دست بزند و سپس به او می گویند که باید سعی کند تا دست هایش را چند مرتبه نشوید.
این روند تا جایی ادامه پیدا می کند که تشویش بیمار کم شده و آرامش پیدا کند.
این رفتار درمانی ها به همین صورت پیش می روند تا بیمار بتواند با تشویش های خود کنار بیاید و آن ها را کنترل کند.
بسیاری از بیماران با این روش ها توانسته اند تشویش های ذهنی خود را کنترل و افکار وسواس گونه شان را کم تر کنند.
دیگر انواع درمان ها نیز می توانند برای کاهش استرس و تشویش های فرد بیمار موثر باشند و بیمار بتواند با استفاده از آن ها با کشمکش های درونی اش کنار بیاید.
چگونه می توان روش های درمانی وسواس فکری عملی را موثرتر کرد؟
بسیاری از افرادی که اختلالات تشویشی دارند می توانند با تلاش های فردی و یا شرکت داشتن در جلسات درمانی گروهی و مطرح کردن مشکلات شان و همفکری و همکاری، بهبود پیدا کنند.
همچنین شرکت داشتن در چت های گروهی اینترنتی نیز می تواند به این بیماران کمک کند.
اما باید به خاطر داشته باشید که هر توصیه و راهنمایی که از طریق اینترنت دریافت می کنید از فردی به فرد دیگر متفاوت است و بدون مشورت با پزشک نباید آن ها را امتحان کنید.
صحبت کردن با یک دوست مورد اعتماد و یا یکی از اعضای خانواده نیز می تواند به شما کمک کند، اما نباید بطور کامل جایگزین روانشناس و مشاور متخصص شود
تکنیک های مدیریت استرس و مدیتیشن نیز می توانند به افرادی که دچار اختلالات تشویشی هستند کمک بسیار زیادی کنند و باعث آرامش و افزایش تاثیر رفتار درمانی شوند.
همچنین شواهدی نیز مبنی بر موثر بودن ورزش های هوازی بر روی آرامش بیمار وجود دارد.
از آنجایی که کافئین، برخی دارو های خاص و حتی برخی از داروهای سرماخوردگی می تواند علائم اختلال های تشویشی را تشدید کند، باید حتما با مشورت پزشک مصرف شوند
بهتر است پیش از مصرف هر گونه داروی اضافی، با پزشک خود صحبتی داشته باشید.
در درمان بیماران مبتلا به اختلال تشویشی، خانواده نقش بسیار مهمی دارد.
بطور ایده آل، خانواده باید از بیمار حمایت کند تا علائمش برطرف شوند.
اعضای خانواده نباید نسبت به علائم بیماری، اختلال و تشویشات ذهنی بی اهمیت باشند و باید مدام پیگیر درمان او باشند.
هنگامی که یکی از اعضای خانواده دچار اختلال وسواس فکری عملی شود، باید همه اعضای خانواده برای درمان و بهبود او کمک کنند و صبور باشند.